مرز ها را بسته ام احساس امنیت کنی با خیال راحت از آغوش من لذت ببر
با آرزوى سالى سرشار از شادى ، عشق ، صلح و امنیت براى همه ى جهانیان ، نوروز تان مبارک
لب مشروطه؛ دلت توپ؛ نگاهت قزّاق امنیت نیست در این مجلس وهم انگیزت
دلم گرفته از این شهر،شهر بی مرام،رفیق از این جماعت در فکر انتقام رفیق کجای این شب،شب بی اعتبار گریه کنم؟ به روی امنیت شانه ی کدام رفیق؟
تو همونی که اگه ازم بپرسن امنیت یعنی چی؟! میگم آغوشش
دست همیشه به معنای آغوش نیست ! گاهی فقط امنیت است . . . فقط مثل «دست پدر» !!!
ما اسفندیا تو آسمون هم باشیم امنیت نداریم . . . رو هوا میزننمون
امنیت ندارد نه جنگل نه خیابان حق با گورخوابان است