پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
احساس عطش کردم یاد لبت افتادمای روضه هر روزه اشکم شده افطارماعظم کلیابی بانوی کاشانی...
ای تنها گریاننده و ای تنها خنداننده، به حال خوشت؛ ما را خوش بگریان و خوش بخندان! ...
گفتی که مسلمانم و ماه رمضان ست ..بوسی بده افطار کنم ... وقت اذان است...
میکند روزه ماه رمضان عمر درازمد انعام درین دفتر و این دیوان است...
روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب استآری! افطار رطب در رمضان مستحب است...
زان می عشق کز او پخته شود هر خامیگر چه ماه رمضان است بیاور جامی...
ماه رمضان، ماه شکستن «بت های نفس» و سجده عشق بر درگاه «عاشق و معشوق آفرین نامتناهی» است...
پوشه از بار گناهان شده پر حجم بیا"رمضان” است ، به آتش بکشانیم کمی …...
ماهها منتظر ماه مبارک بودیمآمد ای منتظران ماه خدا ،بسم الله...