پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
پناه مى برم به خیال از شرِّ حقیقت...بیا باران بزنیم و مست بشیم......
باید به آغوش عکس هایت پناه برد؛از شر شب های "مطلقا بی تو" .......
هیچ درختیبه خاطر پناه دادن به پرنده هابی بار و برگ نشده است...تکیه گاه باشیم ،مهربانی سخت نیست..!...
یک روز خسته از راه مى رسىو جز آغوش منبرایت پناهى نیست ......
شکسته های دلت رابه بازار خدا ببر...خدا پناه شکسته دلان است......
خدایادوشنبه آمدهامروزمان را هم بخیر کنو ما را در پناه خودت بگیر که پناهی جز تو نیست...