شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
گرگ هم که باشیتنهاییگوسفند ت می کندمهدی علی پور...
ساده بودم که دلم را به امانت دادمگرگ بودی که دریدی و رهایش کردی...!...
ای بمیرد درد از هر طرف بنویسی اش شبیه گرگ تو را خواهد درید...
گوسفندانتمام عمر از گرگ میترسند؛اما در نهایت این چوپان استکه آنها را میخورد.مراقبچوپانهای زندگی باشیم......
بعضی از آدمهای این روزگار این چنین اند:با گرگ بره می خورندبا چوپان گریه می کنند...
دشتمان گرگ اگر داشت نمینالیدیم...نیمی از گلهی ما را سگ چوپان خورده !...
یارو گرگه حامله میشه بز میزاد میگن چرا بز زاییدی میگه دیشب رفتم خونه شنگولو منگول گفتم منم منم مادرتون باباش خونه بود بیشعور جدی گرفت...
اینکه توقع داشته باشی زندگی باهات خوب باشه چون تو باهاش خوبی ؛ مثل اینه که توقع داشته باشی یه گرگ تورو نخوره ، چون توام اونو نمیخوری !...
ای بمیرد درداز هر طرف بنویسی اششبیه گرگ تو را خواهد درید !...
گرگ شنگول را خورده استگرگمنگول را تکه تکه کرده استبلند شو پسرم !این قصه برای نخوابیدن است !...
اسمش آدم است امّا تو باور نکن..!..بعضی ازانسانها باکارهاشون روی حیوانات رو هم سفید کردن و گاهی کاری می کنند که از پس هیچ گرگی بر نمی آید.....
برّه باشیگرگ روحت میشوندگرگ باشیحسّ تنهایی شکارت میکند....
تا سگ نشوی کوچه و بازار نگردی...هرگز نشوی گرگ بیابان حقیقت...