زندگی دارد همین طوری از لای انگشتان مان می ریزد؛ این های و هوی زندگی نیست. من احساس می کنم چیزی مصنوعی را تجربه می کنم؛ در حالیکه زندگی واقعی دارد از کنارم رد می شود! از نامه های آنتوان چخوف به اولگا کنیپر
«برای آخرین بار، دستش را فشردم و جدا شدیم برای همیشه. قطار حرکت کرده بود، در کوپه کناری که خالی بود نشستم، و تا ایستگاه بعدی گریه کردم.» _آنتون چِخوف
آنتوان چخوف : هر ابلهی می تواند با بحران مقابله کند ، این زندگی روزمره است که تو را نابود می کند
آنتوان چخوف: درست ترین شکل عشق آن است که شما چگونه با یک فرد رفتار مییکنید، نه اینکه درباره وی چه احساسی دارید ...!
آنتوان چخوف: کلمات همیشه این قدرت را ندارند که آدم های خیلی خوشحال یا خیلی غمناک را ارضا کنند، زیرا آخرین بیان خوشحالیِ زیاد و غمِ زیاد، سکوت است.
آنتوان چخوف : همیشه مراقب اشتباه دوم باش اشتباه اول حق توست . . .
آنتوان چخوف : در این زمانه نه از شکنجه خبرى هست و نه از اعدام و تاخت و تاز ، ولى با وجود این رنج و عذاب پایانى ندارد
آنتوان چخوف : کلمات همیشه این قدرت را ندارند که آدم های خوشحال یا آدم های غمگین را ارضا کنند ؛ آخرین بیان خوشحالی یا غم سکوت است...
آنتوان چخوف: خطرناک ترین نوع بشر، انسانی است که؛ اعتقادش زیاد و فهمش کم است!
آنتوان چخوف : کار غلطیه که کسی رو بخاطر عاشق شدن یا ترک معشوق سرزنش کنیم ، عشق و نفرت که دست خود آدم نیست! دوئل
زندگی همین است : به یک گل میماند که شاد و خندان توی چمن شکفته می شود؛ یک بز سر می رسد، می بلعدش و همه چیز تمام می شود ! - ایوانف - آنتوان چخوف
آنتوان چخوف: کلمات همیشه این قدرت را ندارند که آدمهای خیلی خوشحال یا خیلی غمناک را ارضا کنند، زیرا آخرین بیان خوشحالی و غم زیاد سکوت است...!
آنتوان چخوف: همیشه مراقب اشتباه دوم باش اشتباه اول حق توست . . .
هیچ نیمه ی گمشده ای وجود ندارد! تنها چیزی که وجود دارد تکه هایی از زمان است که در آن ها ما با کسی حال خوشی داریم حالا ممکن است سه دقیقه باشد دو روز، پنج سال یا همه ی عمر… آنتوان چخوف 📚 زندگی من
خطرناکترین نوع بشر، انسانی است که اعتقادش زیاد و فهمش کم است
خطرناکترین نوع بشر کسی است که فهمش کم و اعتقادش زیاد است !
ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻋﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﺗﭙﻪﻫﺎ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ ، ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﭼﺘﺮ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺷﺎﻥ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ