آب کن قند دلم را، با یک بوسه ی شیرین
تو سیاه چاله ی گونت دل من حبس شد
آخ چه خوبه؛ بعد کلی صبر،برسی به عشقت
خوشبختی یعنی تو قلب یارم یه جای محکم دارم
من عاشق فصلی ام بنام چشم هایش ...
عشق جانم حال دلم خوبه چون طُ رو دارم
تو دنیای منی و هیچ چیز قادر به تغییرش نیست ...
تقدیر چنین می خواست آرامش من باشی
میانِ تمام نداشته هایم اما عجیب دوستت دارم
به هر سمتی که میرم دو چشمت جلورومِه حرکت می کنه عشق بادل شونه به شونه نمیتونم از چشات یه دم سبقت بگیرم پریشونم ای خدا دلم می خواد بمیرم
تنها تورا تا به انتهای دوست داشتن ، دوستت دارم
لبات شیرین تر از عسله دلبر ...
همیشه و هر جا در قلب منی
حسی که کنار تو دارم قشنگ ترین حس دنیاست
عجب آرامشی دارد منظره ی زیبای چشمانت ...
من جهانم را به لبخند تو مدیونم
من غرق تماشای توام... بگو کسی نجاتم ندهد..!!
من به بغلت ، نیاز دارم ...
تو چه کردی همه شهر دلم عاشق توست؟
تو دوست داشتنی ترین فرد دنیای منی
عشق جان در دین من تو مقدس ترین فرد روی زمینی
چشم های تو ماه شب های منه
برای من تو شاهکارترین هنر خدایی
تو آرام بخش ترین نسخه ی زندگی منی