غزل،چشمهای تو است. کاش حافظ چشمهای تو بودم!
غزل غزل شعر ست نگاهت ردیف کن قافیه چشمانت را بر وزن دوست داشتنم
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است صراحی می ناب و سفینه ی غزل است
این شعر، آخرین غزل من برای توست تقدیم شد به دار و ندارم، به هیچ کس... .
تمام آرزویم است سرودن غزل ز تو و شرح دلتنگی ام...!
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
مثل یک شعر مرا تنگ در آغوش بگیر که هوای غزلم سخت شبیه تن توست