پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
گاهی دلم برای خودم تنگ می شود ثانیه ها و دقیقه ها ز جنس سنگ می شود گاه سرم گیج می رود میان عقربه ها قلاب زمانه به دلم چنگ می شود گاه فرو می روم درون غبار اشک چشمم شده چشمه و دلم سنگ می شود...
من از نگاه کردن به چشم های آدم ها فراری ام...ولی زُل زدن به چشم های تو رو دوست دارم. 👁نگاه تو چیزی رو به من میده که ندیدن اون توی نگاه بقیه من رو از زل زدن به چشم هاشون فراری کرده.تو با هر نگاه ات چیزی رو من به میدی به اسم «ارزش».اون اشتیاق تو برای دیدنِ من، برق نگاه ت، لبخندی که فقط روی لب های تو نیست بلکه توی سیاهی چشم های تو دیده میشه این شهامت رو بهم میده که توی چشم هات زل بزنم.چون چشم های تو برای من دریچه ی قلبته 🤍تو با نگاه ت چی...
دلهای سنگ را به نگاهی طلا کنیاین کیمیاگری هنر چشمهای توست...
من جز برای چشمهایِ توهرگز به گریه رو نکرده ام .....✍ سردار...
زیاد عاشق را مجنون می کند . اما عشق تو مرا عاقل کرده است . آنقدر که از تو گذشتم تا تو معشوق بمانی تا تومغرور بمانی و تا آخر عمرت تو فقط ناز کنی ، چون که من ناز کشیدن بلدم . و فقط آمده ام ناز چشمان تو را زیبا بکشم . حرفهای ناگفته چشمان تو را قافیه دار کنم ، ترجمه با شعر کنم . تا که نسلهای آینده بدانند ، چشمهای تو چه شعرهایی قشنگی از عشق می گفت ، از محبت میگفت ، و نمیگویم که غم چشمانت چه به روز و شب یک مرد آورد . و نمی گویم آن دو چشم مستت ، با د...
خیالِ چشمهای توبرای منچیزی شبیه قهوه ی دمِ صبح استدلپذیرآرامش بخشخواستنی...خواستنی که نه!خواستنی ترین!!وای از آن قهوه ی چشمانت که روز آرامم می کند وشب، بی خواب!به قلم شریفه محسنی شیدا...
در تمام سال هایی که از تو دور مانده امساعتی نبوده است که بگذردو من در اندیشهٔ چشم های تو نبوده باشم....
مرا جواب می کند سکوت چشمهای توو باز تنگی نفسو باز هم هوای تودوباره می زند به این سر جنون گرفته امدوباره انقلاب من دوباره کودتای تو..شفیعی کدکنی...
قبل از اینکه بخوابم ، خواب می بینم...خواب چشمهای تورا....خواب میبینم رفته ای! نه انگار خواب نیسترفته ای...قبل از اینکه بخوابم، بیدار می شوند تمام کابوس های دیشبم...خواب می بینم آمده ای!دستهایم را می فشاریمی گویی آروم باش برمیگردم...لبهایم می شکفد...چشمانم برق میزندقلبم پر تپش تر از همیشه...و خوشحال می گویم می دانم بر میگردی میدانمبدون منبرای تو هم سخت استمی دانم،کی ؟ کی برمیگردی؟؟؟دستهایم را رها می کنی!و می گویی...
روی ِ تمام ِ آینه ها ردّ ِ پای توستهرگُل،بهارِ کوچکی ازچشمهای توست...
دیدنیستچشمهای منُ هوای پاییز ،رخ به رخ در دلمسوز تو و نفسهای من ،بی قراری یک دل و نا گفته های نَفَسم ،آخ که عجیبست این هوای زیادی خوش...چشمهای تو و بغض نگاهم ،این نفس قطع نمی شودهوایی که تو را جاری کردهولبخندی که داغم می کندتمام نمی شویدر تمام من ،این پاییز عجیبتو رابند دلم می کند...مریم پورقلی...
چشمهای تو..... چشم های تو به دیوار بلند باغ عشقروزن سبزی ستکه من از آنجا در لحظه مشتاقیبه درون می خزم آهسته.....و با دامنی از سیب سرخ راز باز میگردم ........
پاییز می آید و خورشیدبه مانند پیرمردِ خمیده ایباعصای زردرنگش؛بر دیواره ی جوانی تکیه زده !مات شده در میان ابرهای کهنسالِ سرگردان؛و کودکانی که باشادمانی پا بر روی قلب ِکوچه ها میگذارند و پذیرا میشوند، آبدارترین بوسه های پاییز را بر صورتشان!و پروانه هایی که عاشقانه ماه "مهر" را به استقبال نشسته اند!من،و تویی که هر کداممان تکه هایی از "پاییزیم"که برگ های زرد و نارنجی را راست قامتانه قدم میزنیم، در حالیکه زیر لب های...
غزل،چشمهای تو است.کاش حافظ چشمهای تو بودم!...
ادامه چشمهای تو می شود دریا...می شود اقیانوس ...و من قایق بی پارویی که ...موج به موج غرق توام !...
صبح ترانه ی دلنوازیستکه آفتاب را می نوازدو نتهایش رااز چشمهای توالهام می گیرد... ️️️...
شکوهمند ترین عاشقانه هاستْ چشمهای تو ..وقتیکه هر روزآیینه بندان ِشعرهایم می شوی ..!️️️...
.تو شعرهای مرا میخواهیو من چشمهای تو راهمین بهانه ی خوبیست بیا قرار بگذاریم...
صبح که می آید ،سلام گوشه ای کِز می کند حریف چشمهای توبوسه است و بس ...!...
پلک ڪه میزنے پرنده میشوم و نگاهم ڪه میڪنے، دریاتصور ڪن...چه صبح زیبایے هستم️ با چشمهاے تو ...! ️️️...
بعضی چشمها، نه آبی اند، نه مشکی، نه قهوه ای، نه به رنگ سبز، بعضی چشمها فقط زیبایند، فقط عالی، مثل تو، مثل چشمهای تو... ️️️...
همیشه به قداست چشمهای تو ایمان دارم چه کسی چشمهای تو را رنگ کرده استچه وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند؟فرشته ای در قالب یک انسانفقط ساده می توانم بگویم تولدت مبارک...
چشمهای تو جور دیگریست ...آدمهوس می کند دوستت دارم بگوید..️ ️️️...
همیشه به قداست چشمهای تو ایمان دارم چه کسی چشمهای تو را رنگ کرده است.چه وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند؟ فرشته ای فقط در قالب یک انسان.فقط ساده میتوانم بگویم تولدت مبارک....
شراب/روی پا ایستاد/برای چشم هایتو/نه خدا خوابید/نه من...
چی به اندازه ی چشمای تو جذابه...