پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
چشمهایت رادستهایت رانگاهت راآغوشت راخلاصه بگویم خودت راازمن مگیرتو تنها امید زنده بودن منی...
دست هایت؛ بویِ باران می دهندچَشم هایت؛ هر گُلِ پژمرده را جان می دهندباغچه؛ عطرآگین تَر شُد از وقتی که تُو؛گُل کاشتی! ✍شیمارحمانی...
خدای مهربون ،چشمای تورو از تیکه های خورشیدبا ترکیب شهد شبدر سفید ساخته ،اونقدر زیبا هست که با کنار رفتن ابر های مخملی و مهاجرت پرستو های زغالی رنگ بالای چشماتبه بالاترین نقطه آسمون ، شب تیره و تارم روبه روشن ترین روز تبدیل کنه.و با دریای وسعت نگاهت ،مزرعه دلم رو شخم بزنه و آبیاری کنه ...آخه میدونی که ،چشمات ، درچیه نفوذ به روح مخملیته ✨♥️☁️...
بهشتمتٲویل می شوددر چشمهایت...
چشمهایت حرارت محض است ربّنا آتنا عذاب النّار ....
خواب چشمهایت رامیبینماشکم دربیداری میریزد...
عشق،تعریف سادهای دارد؛چشمانت......