خواب دیدم دستهایم خالی از گیسوی توست خوب شد با عطر مویت پا شدم، کابوس بود
و خواب کابوسی که هر شب می گیرد از من چشمان تو را
غرق شد شناگر/دریا ابی بود و ارام/باد کابوس های ساحل را می شمرد.
موریانه نه! این کابوس تبر است که درختمان را ذره ذره می خورد
-بس که خمیازۀ فریاد کشیدم، دیریست ؛ خوابهایم همه کابوس، همه فریادند…