متن امیرپاشا فدائی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات امیرپاشا فدائی
می خواهم
از تو بنویسم و تمام جهان دلنوشته ام را بسرایند...
تا تو لذت بخش ترین لبخند دنیارا بزنی... و من زیباترین لبخند دنیارا ببینم
می خواهم عطر وجودت تمام جهانم را پر کند..
تا شراره هایِ تبدارِ وجودم خنک شوند
می خواهم تورا را همچون یک نسیم در...
مرا دعوت کن به حجم پر آرامش آغوشت...
بُگذار من تمام خستگی ام را،تمام حجم دردهایم را،تمام بغض هایم را،در آغوش تو از یاد ببرم....
صدای موسیقی را می شنوی؟؟؟
این بار خدا برای ما می نوازد
بُگذار نت به نت لذت ببرم از این تنویر عاشقانه
دلنوشته ای از...
من میگم بیا امشب به من فکر کن...یه جوری که با بقیه شبا فرق کنه...
یه جوری که حس کنم دل توام میخواست الان پیشم بودی...
یه جوری که حس کنم بوی لیموترش تازه تن قشنگتو...
یه جوری که آتیش بگیره وجودم از گرمای حس کردن تو....
بیا امشب یه...
دلبر ثانیه های شعرهایم
به تو که فکر می کنم
حتی دیوارها
رقصِ می کنند
شعر ها و ابیات و تمام موسیقی ها که دیگر جای خود دارند
دلنوشته ای از امیرپاشا فدائی
من خواستم ولی نشد!
خواستم لبخندت بشم نشد
خواستم عاشق ت بشم، نشد
خواستم زندگی کنم باهات ، اونم نشد..!
شایدم من حق نداشتم چیزی ازت بخوام. ..
همیشه همینجوری بود..خواستن واسه من نشدن بود...
واسه تو که مهم نیست..فوقش ضرب آهنگات بیشتر میشه. فوقش چند روز دپرس میشی..فوقش آرایشت...
عصر بود و خاموش بود چراغ های خانه...تو آمدی و نور شد و روشنایی...
چیره شدی به تمام تاریکی ها...انگار تو آمدی که خدا عاشقم شود..
من زمینی عشق آسمانی توام ای زیبای دلفریب قلبم...
جوانه زدم شکوفه کردم در این دلبستگی ممنوعه ام...
تو مرحم باش برای زخم های...
ابتدای صبح هایم را آفتاب باش
در چشم های نیمه بازم برقص و بیدارم کن
تو همان اتفاق نارسی هستی که به نفس هایت دچار باید بود
تو همان روشنی دل و قلبی...
معجزه زندگیم باش برای اینکه ایمانم کامل شود
تا من مومن ضریح عشق تو شوم
ای دلبر...
می شود تورا یک عمر با حسرت دید و شنید و آه کشید...
می شود تورا تا مغز استخوان خواست اما به تو نرسید..
می شود تورا هر بار عاشقانه تر بهانه کرد اما در حسرت نداشتنت فقط گریست
می شود تورا از دور نفس کشید اما لحظه ای به...
من گناهکارترین بنده خدا هستم
در آغوش تو بودم و قدر ندانستم
تورا لمس میکردم و ناسپاس بودم
خدا حتما برای این گناه مرا مجازات خواهد کرد
توبه هم اثر نمی کند.
حق الناس بخشیده نمی شود..
خدا گفته باید کسی که به او ظلم کرده ای
تورا حلال کند......
وقتی با تو حرف می زنم آرام می شوم
صدای تو ملودی آرام بخش جانم می شود
صدای تو آب می شود بر روی آتش وجودم
صدای تو موسیقی نوازشبخش دنیاست
صدای تو صدای خداست...
بی خود نیست تورا دختر خدا نامیده اند...
امیرپاشا فدائی
پدر من سیگاریه ....
یه روز توی نوجوونیم ازش پرسیدم
چرا انقدر سیگار می کشی ..مریض میشی...
گفت:
پسرم اگه تو میدونستی برای کدوم دردام سیگار می کشم خودت برام فندک روشن میکردی...
بزرگتر شدم..پدرم همچنان سیگاریه...
منم چند وقته سیگاری شدم....
شاید یه روز پسر منم ازم پرسید
و...
مرا به گناه بکش من می خواهم خدا مرا بخاطر شهوت لمس تن تو به جهنم ببرد...
من قید بهشت را زده ام
که مومن تو باشم
که در ضریح چهارستون اندامت به سجده درآیم...
مرا دوزخی آغوشت کن
ای خدای عاشقانه های بی اراده کننده ام...
مرا آتش بزن...
من تو را بی نهایت دوست خواهم داشت
و رویای من این است که مرا
در پیری قوت قلب باشی...
و با عطر خوشبوی تنت جان دوباره دهی بر پیکر خسته ام از این سالهای دور از آغوش ...
و دیگر رویای من این است
که بارانی شود آسمان شب...
دلم می خواهد روزی تو را سوار قایقی کنم و پارو زنان دور شویم از آدم ها و تمام تعلقات دنیا...
دلم می خواهد جان پناهت باشم و بهانه ام شوی...
بر روی قایق نگاهت کنم و یادم برود تمام مسیر را...
تو را به جایی ببرم که حتی خدا...
تو را به باران قول داده ام
و به برف...و به آفتاب...
تورا به جاده ...به موسیقی...
تورا به کوه..
تو را به لذت ..
تورا به صدایم به نوشته هایم
تو را به تنهایی ام
تو را به خالی ترین جای وجودم
تورا به قلبم قول داده ام
و...
تورا دوست دارم بیشتر از آبی دریا و آسمان..
تورا دوست دارم بیشتر از گلها بیشتر شکوفه ها..
تورا بیشتر از عشق دوست دارم
تو را بیشتر از خودم و خواسته هام دوست دارم بیشتر از هوس لمس تنت
تورا دوست دارم بیشتر از دین و آیینم..
تورا دوست دارم...