تو بهترین منی اما من بهترین تو نیستم تراژدی از این غم انگیز تر؟
بوسه بر سیگار شب ها،رو به روی خانه ات با لبانم به خیال تو خیانت می کنم
جزیٔیاتی پرستیدنی داری و برخلاف من در برابرت همیشه نزدیک ترین دوربین به تو خوشبخت ترین لنز را دارد
آمد کنار میزم در انتظار قهوه دست من از غزل پُر سیگار دست او بود بیتم غزل نشد ، حیف کوتاه بود دیدار لعنت بر اسپرسو نوشید قهوه را زود
دستم گره میخورد در موهای زبرش هرشب که با لب های مستم ، لب به لب بود