متن برگردان: زانا کوردستانی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات برگردان: زانا کوردستانی
سخنی از من و کلامی از تو،
اینچنین بود که شاعرها
گفتگوهایشان را به پایان بردند و
نامش را شعر گذاشتند.
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی
حتمن بیا، تا همه تو را ببینند،
چرا که باید بدانند،
این شعرها، سروده ی من هستند.
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی
مردی قدیمی ام!
برای اینکه بگویم: دوستت دارم
گل های در دستم را بو کرده و
تو را تماشا می کنم.
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی
دوباره به کافه ای رفتیم،
نشستی و گفتی:
- من قهوه می خواهم، تو چه؟
گفتم: می شود من، تو را بخواهم!
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی
دنیا چنین است،
مردها خون می ریزند و
زن ها چشم هایشان را.
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی
برخی با بودنشان و
عدە ای با نبودنشان
نابودمان می کنند.
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی
گفت:
فردا خواهم آمد.
خدایا!
چند سال دیگر،
فرداست؟!.
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی
امروز صبح
فراموشم شد تو را یاد کنم،
گویی که چای صبح ام را نخورده باشم
سردرد گرفته ام.
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی
شاعر هم نشدیم،
که همچون آنها بنویسم:
دل تنگ شده ام برایت...
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی
این روزها
دهقانان گندم می کارند و
من هم دوست داشتن تو را...
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی
هوای شهر خنک شدە!
انگار کە تو
با موهای خیس بیرون زده ای.
شعر: وریا امین
ترجمه:زانا کوردستانی
برایت باد را، از وزش باز می دارم و
برایت خورشید را، پایین می آورم و
دریای را در حیاط می گذارم و
ماه را داخل پنجره زندانی می کنم،
این ها حرف های قلبمه سلمبه ی شاعرهاست!
تو بمان،
من برایت می میرم.
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی
به وقت خشم، زیباتر می شوی،
شبیه کودکی که به او می گویند:
-- زشت شو، زشت شو
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی
بیا تا مثلی کوردی، بیاموزمت،
برای نمونه:
نان برای نانوا و تو هم برای من.
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی
تمام روز را
به امید شنیدن کوچکترین خبری از تو
به همه ی اخبار گوش می دهم.
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی
انسان ها تنهایمان خواهند گذاشت.
زیرا گاهی،
رفتن آسان تر از ماندن خواهد بود.
شعر: وریا امین
ترجمه: زانا کوردستانی