متن جملات خاص

کسانی که ما را موظف می کنند به عقایدشان احترام بگذاریم ، همان هایی هستند که ما را به سبب عقایدمان مورد آزار و اذیت قرار می دهند و لازم باشد جانمان را نیز می ستانند ای کاش در عصر خردمندی متولد می شدم ....
بابک حادثه

+ کجا داری میری؟ .
میرم پیش تو .
+ من که اینجام !!!! .
میرم پیش تویی که روز اول عاشقش شدم
، با اینکه در دسترس نبود هر ثانیه دیوونه ترم می کرد .... بابک حادثه

غربتی تلخ تر و غمناک تر از بی کسی نخواهی یافت ... بابک حادثه

غروب می کنیم در تاریخی که سالی یک بار بی خبر از آن رد می شویم ، پس تا می توانی بتاب و پر فروغ باش بر پهنه زندگی ات ای انسان .... بابک حادثه

غم دنیا را مخور وقتی که شادی آن سهم تو نیست . بابک حادثه

ضیافتی که به بهای درد و رنج دیگری برپا شود ، ویران می گردد . بابک حادثه

ضایع کردن حق دیگران ، فرصت یکباره زندگی ات را تباه خواهد ساخت .
بابک حادثه

ضربان قلب شما بهترین هشدار برای از دست دادن زمان است . بابک حادثه

صبر به معنای تحمل شرایط نیست بلکه به معنای پذیرش آن است .
بابک حادثه

ژرف اندیشی در کار نادرست بهتر از سطحی نگر بودن در کار درست می باشد . بابک حادثه

ذلّت زمانی گریبان گیرمان می شود که :
انسانیت را فدای آدمیت می کنیم . به زبان ساده رشد و شخصیت والای خود را فدای غریزه خود می نماییم . افسوس . بابک حادثه

آخر واقعا چطور می شود آدم خوشحال باشد از اینکه ساعت ۶:۳۰ با زنگ ساعت بیدار بشود، از تخت بیاید بیرون، لباس بپوشد، زورکی چیزی بخورد، بریند، بشاشد، مسواک بزند، شانه کند، و بعد از یک نبرد طولانی با ترافیک، برسد جایی که درواقع زور می زند برای کس دیگری...

رضا رویگری:

واقعا چه دنیایِ بی وفاییه!
چه آدمهایی که همیشه روشون خیلی حساب میکردی
ولت کردن رفتن همه...
و این منو خُب اذیت میکنه
باز دوباره داره این اشک بی صاحب من در میاد...

بروس ویلیس:

اینو به خاطرت بسپار :
همیشه به آدما به اندازه ای محبت کن
که بعدش مجبور نشی ثابت کنی که ،
یه احمق نیستی !

برنارد شاو:

مدتها پیش آموختم که نباید با خوک کُشتی گرفت؛ خیلی کثیف می شوی، ولی مهمتر از آن، خوک از این کار لذت می برد!

سادگی بهترین جواب برای پیچیده گی های زندگی است.

اسما رحمانی

زندگی زناشوئی مثل تئاتر است
مردم صحنه ی زیبا و آراسته ی آن را می ببنند
در حالی که زن و شوهر با پشت صحنه ی در هم ریخته
و پر ماجرای آن سر و کار دارند...

ازدواج مثل شهر محاصره شده است.کسانی که داخل شهرند سعی دارند از آن خارج و آنها که خارج [ آن ] هستند کوشش دارند که داخل شوند...

کاش انسان ها را بدون نقاب می دیدم نمیدانم دنیا رنگ سفیدی می گرفت یا سیاهی…

المیرا پناهی درین کبود

چارلز بوکوفسکی :

من از مردم متنفر نیستم ، فقط حس بهتری دارم وقتی دور و ورم نیستند

آلپاچینو:

من همیشه با حرف همه موافقم چون این تنها راهیه که می تونم ساکتشون کنم ، تا دیگه حرفشونو ادامه ندن !

روآن اتکینسون :

من عاشق پیاده روی توو هوای بارونی ام
چون هیچکس نمیتونه گریه های منو ببینه.

فرانتس کافکا:

من خودم حالِ خودم را نمی فهمم
درمانده و خالی از احساس هستم.

تام هاردی :

شخصیت یعنی طرز برخوردت با کسایی که
هیچ سودی واست ندارن