چهارشنبه , ۱۴ آذر ۱۴۰۳
از رنگ و ریا هیچ نبردی بویی؛با نوگلِ خوبی و صفا هم خویی؛آن قدر، تو بیرنگی و خوبی؛ گلِ من!که احساسِ دلم جز تو نبیند رویی!زهرا حکیمی بافقی،کتاب دل گویه های بانوی احساس.🌿❤️🌿...
من به این قوم پر از رنگ و ریا شک دارمبه خدا گفتنشان وقت دعا شک دارماز جفایی که به این مردم بیچاره کنندبه مسلمانی شان هم به خدا شک دارمدر پی قبله نما هر طرفی سجده کنندبه درستی همان قبله نما شک دارمآنچنان بوی ریا درهمه چا پیچیدهبه نسیم خنک باد صبا شک دارمهر چه درد است و بلا بر سر ما آمده استمن به این قصه تقدیر و قضا شک دارمآنقدر ثانیه ها سخت به ما می گذردکه به چرخیدن این عقربه ها شک دارمجای من قعر جهنم شده در مذه...
الا یا ایهالساقیمنم ان ترک شیرازینمیبازم دل خودرانمی رقصم به هرسازیسمرقندوبخارا رانمیخواهم ببخشاییدلی ازعشق میخواهمنه حتی روی زیبا ییبگفتا حضرت حافظسیه چشمان جفاکارندنظربازدل خویشندبه مدح خود وفادارندبه ناگه صوت زیباییمرا افسون وشیدا کردسیه چشمی دلم را بردکلامش عشق بر پا کردبگفتا آن سیه مژگانکنار اب رکن ابادبیا هرشب به دیدارمبیا تو..هرچه بادا بادبگفت ان دلبرشیرینبیا جامی شرابم دهکمی شورو شعف ج...
خسته ام از تو و از مکر و ریا می فهمی..؟بی وفا بودنت و ژستِ وفا می فهمی..؟ خسته ام خسته تر از کودک کبریت فروشزیر باران و ... کسی گفته گدا می فهمی..؟ مثل مردی که از او مانده فقط یک پسر وشده آلوده ی تزریق دوا می فهمی...؟ شده ام شاعر بی حوصله با یاد کسیمانده در پیچ و خم قافیه ها می فهمی...؟ حال من با تو نفس های گلوگیر...نگوبغضِ در دام گلو... مانده به جا می فهمی...؟ گفته بودم به تو این بار "شما" یادت هست...؟مع...
آخرش میگیرمحقِ تنهایی خود رامن از این شهرِ شلوغمن از این پنجرهااز همه ی آدم هاآخرش خواهم رفتبی خداحافظی از شهر شماآی آدمها...با شماها هستمبا شمایی که مدامپشتِ آن صورتِ معصوملبِ برکه سرسبزِ ریا، میشوییددستهایِ سرخِ آغشته به خون راو سپس میخندیدبه من و سادگی بی حدمبه یقین میرسد آن روزکه از پشتِ همین پنجرهبر حالِ پریشانِ شما، میخندم...
بزرگترین تصویر ریا در جامعه هنگامی هست که به فقرا لباسهای کهنه و غذای مانده میدهیم،و به ثروتمندان هدایای با ارزشی که بدان احتیاجی ندارند.......
تو را دوست دارم ...بدون آنکه علتش را بدانم !محبتی که علت داشته باشدیا احترام است یا ریا ......
ریاکاران کسانی هستند که به دیگران معیارهایی را اعمال می کنند که خود از قبول آن معیار ها سر باز می زنند....