خوش آن زمان که نکویان کنند غارت شهر مرا تو گیری و گویی که این اسیر من است
هندوانه رویاهایتان شیرین انار موفقیت هایتان پر دانه پسته ی خاطراتتان خندان قصه ی زندگیتان خوش و عمرتان چون یلدا بلند باد یلدا مبارک
جان من و جان تو را هر دو به هم دوخت قضا خوش خوش خوش خوشم پیش تو ای شاه خوشان
دلم سفر می خواهد با حالی که خوش باشد... لب هایی که بخندد... دلی که آرام باشد... شب...موسیقی...تو... و جاده ای؛ که هیچ پایانی نداشته باشد!!!
ای خوش آن وقت که ما را دل بی غم بوده ست
آرزویم این است که دلت خوش باشد نرود لحظه ای از صورت ماهت لبخند نشود غصه کمی نزدیکت لحظه هایت همه زیبا و قشنگ از خدا میخواهم که تو را سالم و خوشبخت بدارد همه عمر
مثل یک رویای خوش پا گرفتی تو شبام
سالخوردگی تا حدودی شبیه سفر به سرزمینی دیگر است. اگر پیش از سفر به این سرزمین خود را آماده کرده باشید، در آنجا نیز به شما خوش خواهد گذشت ... روز سالمند مبارک
دلتنگ که باشی تمام تلاشت را هم بکنی تا خوش بگذرذ فایده ای ندارد تا نیاید / تا نباشد تو دلت تنگ است...
دانی که من و تو کِی به هم خوش باشیم؟ آن وقت که کس نباشد، الا من و تو...!
بهترین خواهر دنیا چو قلب شب تاریک تنهایی هایم دوستت دارم چو بامداد خوش دوستت دارم به یاد تو و یادهایت شب نشستم بیدار چه خواب باشم چه بیدار باشم دوستت دارم