عاشق که باشی /پاییز که باشد/ باران که ببارد/ انار که هیچ سنگ هم اگر باشی دلت ترک میخورد...
غمخوار من به خانه ی غم ها خوش آمدی/با من به جمع مردم تنها خوش آمدی/ بین جماعتی که مراسنگ می زنند/می بینمت/ برای تماشا خوش آمدی
عشق بر شانه هم چیدن چندین سنگ است گاه میماند و نا گاه به هم میریزد
سنگدل! من دوستت دارم، فراموشم نکن بر مزارم این غبار از سنگ هم سنگینتر است
بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران کز سنگ ناله (گریه) خیزد روز وداع یاران هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد داند که سخت باشد قطع امیدواران با ساربان بگویید احوال آب چشمم تا بر شتر نبندد محمل به روز باران بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت گریان...