زیبا متن
add_circle_outline
search
menu
صفحه نخست
متن عاشقانه
متن زیبا
بیو
پیامک
متن آهنگ
ثبت نام
افزودن متن
کاربران فعال
جستجو
اپلیکیشن
درباره
پشتیبانی
جستجو
×
متن
متن آهنگ
"اشعار علی مولایی"
علی مولایی نویسنده در سبک سپید کلاسیک رباعی سپکو غزل و...ashaar_alimolaee @پیج انیستا ashaar_alimolaee @
آهوی گمانت
درپس پرچین پندارم
پیوسته پرسه می زند
آن گونه
که گاهی تورا
روبرویم
گمان می برم
علی مولایی...
متن علی مولایی
راه کوتاه نمی آید
و من
از این همه فاصله دلگیرم
خستگی هایم
مدام به حاشیه می کشد
وچشمهایم می دود
جاده ای را
که غبارش
تورا
بلعیده است
علی مولایی...
متن علی مولایی
به خاک خواجه ی شیراز
رفتم بهرِ پابوسش
بدیدم سرو قامت دلبرانی
در نماد سرو
علی مولایی...
متن علی مولایی
بر ریشه ی وارستگی
استوار ایستاده اند
ستون های ستبر
تا درسنگ تراشی های پارس
سترگی نژاد کورش را
به رخ بی ریشه ها بکشند
علی مولایی...
متن علی مولایی
نسیم ازباغ چون بگذشت دهان غنچه خونین شد
چه بی رحم اند بعضی عاشقان
در لب گزیدن ها
علی مولایی...
متن علی مولایی
کار
از انکار گذشته است
درتماشا ی بزم
هم آغوشیِ مان
ستاره ها
شیطنت می کنندو
خروس سحر
هلهله
زلفت را
حائل
کن
و نفس هایت را حبس
تا بوسه
هایمان
...
متن علی مولایی
حوالی چشم های تو
تنها
جایی ست
که خودم را
گم میکنم
در این حوالی
گم شدن را
دوست
دارم
علی مولایی...
متن علی مولایی
در پستوی پندارت
پنهان کن مرا
این روزها
سرمه های چشم چران
برای تاراج عشق
به هرپستویی سرک می کشند
علی مولایی...
متن علی مولایی
تهمینه ی کدام سمنگانی
که رستم دل را
به زانو درآورد
کرشمه های
تهمینه ی نگاهت
علی مولایی
سپکو...
متن علی مولایی
کاش آن می شد که از
دیوانه خویان
زمان
یک نفرهم گاه گاهی
دستی از من
می گرفت
علی مولایی...
متن علی مولایی
بیدارهارا
بردار دیده اند
بیدهایی
که به بهانه ی جنون
می لرزند
ازبیم دار
علی مولایی...
متن علی مولایی
ژولیده دیدی ام به تمسخر
مکن نگاه
آلوده ی تو حال پریشان
طلب کند
علی مولایی...
متن علی مولایی
هوای لحظه هایم
توفانی ست
دلتنگم
درست به اندازه ی آغوش تو
چتر خیالت را
که دست به دست کنم
ابر چشمانم
می بارد
علی مولایی...
متن علی مولایی
تو
شبیه بوسه ای
مثل جانی
لبت که ازبوسه برگردد
جانم به لب می رسد
بامن بمان
تا نفسهایم
ازپا بیفتد
علی مولایی...
متن علی مولایی
شیخ وزاهد ازعبادت دست
بردارد چومن
گوشه ای بنشسته با حسرت
نگاهت
میکنم
شاعران دروصف تو شعرو غزل
گویندو
من
شکوه ها از جذبه ی چشم
سیاهت
میکنم
علی مولایی...
متن علی مولایی
ای که پنداری بدون تو فراغت
می کنم
دور ازآغوش تو احساس کسالت
می کنم
گررسد روزی که ازکویت گذرافتد
مرا
می زنم فریادو از شوقم قیامت
می کنم
چین زلفت را دو دین و صدخدا
دیدم دگر
بعداین ازچشم هندویت اطاعت
می کنم
مردم چشمت...
متن علی مولایی
معماری کن نقشه ی تنم را
دیوار آرزوهایم را
رج
به
رج
بچین
تابرج احساسم
ازملک آغوشت سر دربیاورد
علی مولایی...
متن علی مولایی
حالا که چشمانت
دنیای مرا
به بازی گرفته اند
آخرتم را
درآغوشت بسوزان
علی مولایی...
متن علی مولایی
همچو پائیزم
گه آرامم گهی
بارانی ام
قصه هایم
گاه تلخ وگاه
شیرین می شود
علی مولایی...
متن علی مولایی
ای دل دیوانه تا باچشم مستش
خو گرفتی
زلفش اسبابی فراهم کرد
برشیدائیِ تو
علی مولایی...
متن علی مولایی
لب شراب آلوده چشمش مست
نگاهش مضطرب
بی گمان برهم زده میخانه ای دیگر
در این شهر
علی مولایی...
متن علی مولایی
به کام کدام فرهاد است
شیرینی نگاهت
که باهرنظر
تلخ می کند
کام چشمانم را
علی مولایی...
متن علی مولایی
خروس سحر
رسوائی ام را
جار می زند
آنگاه
که در کلبه ی آغوشت
نشنیده می گیرم
بانگ خروس را
علی مولایی...
متن علی مولایی
بنیانگذار بغض گلویم شد
ردبوسه ی رقیبی
که جامانده است
برگلویت
علی مولایی...
متن علی مولایی
سوگند به آفتاب
که در حصار آغوشت
جز به افق چشمانت
بیدار نخواهم شد
بگذار
خروس سحر
بانگ بزند
رسوائی ام را
علی مولایی...
متن علی مولایی
کوچه های پیراهنت را
بیراهه می روم
تا در زندان آغوشت
به حاشیه کشیده شود
حرفهایمان
علی مولایی...
متن علی مولایی
رایحه ی حضورت
پرمیکند مشامم را
آن هنگام
که دررؤیا هایم
دستهایت را
حمایل می پندارم
برگردنم
علی مولایی...
متن علی مولایی
دلبر
عشوه گرِ
غمزه فروشی دارم
به گلستان
ندهم گوشه ی
آغوشش را
علی مولایی...
متن علی مولایی
تو در کنج دلم
بنشین
که من بر این خراب
آباد
کسی را غیر تو
اینجا
رهش هرگز نخواهم
داد
علی مولایی...
متن علی مولایی
آغوشت را
چگونه روزه بگیرم
وقتی عسل چشمانت
دهان نگاهم راآب می اندازد
ومن
پنهانی قورت می دهم
طعم نگاهت را
علی مولایی...
متن علی مولایی
ادامه