شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
تقدیم به جوانان:نگاهت را به مهرِ آسمانی کن!سپاسِ ایزدت، تا می توانی کن!جوانی و، تنت سالم؛ ببین این را؛و با ژرفای احساست، جوانی کن!زهرا حکیمی بافقی،کتاب دل گویه های بانوی احساس....
تهمت مثل زغال است اگر نسوزاند سیاه می کند...
یادمان باشدزنگ تفریح دنیاهمیشگی نیست زنگ بعدی حساب داریم...
ازلباس کهنه ات خجالت نکش ازافکارکهنه ات شرنده باش...
ازعقابی پرسیدندآیاترس به زمین افتادن رانداری ؟عقاب لبخندزدوگفت :من انسان نیستم که باکمی به بلندی رفتن تکبرکنم من دراوج بلندی نگاهم همیشه به زمین است...
کسی که به امید شانس نشسته باشد، سالهاست مرده است....
اندیشه ها، سایه های احساساتِ ما هستند، همواره تاریکتر، تهیتر و سادهتر....
تجربه میوه ای است که آن را نمی چینند مگر پس از گندیدن!...
تمایلات خود را میان دو دیوار محکم اراده و عقل حبس کنید....
کسی که دارای عزمی راسخ است جهان را مطابق میل خویش عوض می کند....
ترسو قبل از مرگش بارها میمیرد؛ دلیر فقط یک بار طعم آن را میچشد....
هیچ روح برتری نیست که آمیزه ای از دیوانگی و جنون را در خود نداشته باشد....
داروی شفابخش روح آدمی، فلسفه است....
بر طبیعت جز با تبعیت از طبیعت نمیتوان فائق آمد....
غریزه از هر عقلی باهوش تر است.نیچه...
هیچ فضیلتی مقدم بر این سعی که شخص،وجودِ خود را حفظ کند قابل تصور نیست.اسپینوزا...
جهان نسخه ای از اصل کاملی است که فقط نفوسِ حلّاقه میتوانند آن را دریابند.افلاطون...
ذهنم زمستانی است اما در قلبم بهاری ابدی جاری است....
ارزش یک اندیشه به خلوص نیت گوینده آن بستگی ندارد....
قانونی که اثر عملیِ آن بیشتر باشد،در عالمِ نظر نیز درست تر استبیکن...
با به هنجاری است که میتوان نابهنجاریِ ستُرگِ روحانی بودن را درمان کرد....
آدم باید اول انسان باشد بعد دکتر....
درنگ، بهترین درمان خشم است....
هیچ آدمی آنقدر خوش حافظه نیست که دروغ گوی موفقی باشد....
هر که از خویش فرمان نَبَرد بر او فرمان میرانند. چنین است سرشتِ زندگان....
ای کاش عظمت در نگاه تو باشد نه در آن چیزی که بدان می نگری...
در انحطاط کنونی جامعه، هرکدام از ما سهم به سزائی دارد....
عوام، ثروتمندان را محترم میدارند و خواص، دانشمندان را...
جمهوریها در نتیجه تجمل، و پادشاهی در اثر فقر سقوط میکنند....
پیروزی هزار پدر دارد، اما شکست یتیم است....
3 ساعت زودتر بهتر از دقیقه ای دیرتر است....
اگر وجود خار در گل مایه اندوه ماست، وجود گل در کنار خار باید مایه شادی ما باشد....
دوست واقعی از روبرو به تو خنجر می زند....
پایین تنه دلیلی است برای آنکه چرا انسان خود را به آسانی خدا نمی انگارد....
کسی که روح شادی دارد، همیشه وسیله خوبی برای شادمانی و خنده پیدا می کند....
کسانی به خرد دست یافتهاند که گمان نمیبردهاند دارای آن هستند....
ناخودآگاه هریک از ما به نامیرایی خود یقین دارد....
دیوانگی یعنی انجام کاری دوباره و دوباره و انتظار نتایج متفاوت داشتن....
پس آیا آدم میتواند وجودش را توجیه کند؟...
حقیقت وهمی است که بدون آن یک گونه خاص قادر به زنده ماندن نیست....
تراژدی این نیست که تنها باشی، بلکه این است که نتوانی تنها باشی ......
من اصلا نفهمیدم جوانی یعنی چه؟من یک راست از بچگی به سن کهولت رسیدم!...
کسانی که زیاد حرف می زنند کاری از دستشان ساخته نیست...!...
شکست هائی هست که بیش از پیروزی، ظفربخش است....
چون کاری برای تو مشکل است فکر نکن که برای بقیه غیر ممکن است....
یک موجود هرگز نمیتواند وجود موجودی دیگر را توجیه کند....
همهجا شادمانی قشر نازکی است که روی رنج و بیچارگی کشیدهاند....
فرزندی پدید نیاورید، مگر زمانی که قادر باشید آفریننده ای بیافرینید....
دکتر، چه کسی این همه را به تو آموخت؟ بی درنگ پاسخ آمد: رنج...
انسان نمی تواند به تنهایی و برای خود زندگی کند؛ این مرگ است نه زندگی....