این روز ها خیلی ها زندگی نمی کنند ! فقط ادامه می دهند !
میتونم فراموشت کنم، اما نمیکنم چون احساسی که بهم دادی مثل خودت بی ارزش نبود...
حآصٍل عٍشق مًتًرسًک بٍ کًلآغ، مًرگ یک مًرزعه اًست...!
غمگینم مث مادری که از آرایشگاه اومده خونه میبینه ابروهای پسرش قشنگ تر از اون شده
قشنگ معلومه خدا وقتی خواسته منو درست کنه گفته بذار اینو خار دار درست کنم ببینم چجوری میشه
پشت آدمی که میگه میشه برگردی دیگه غروری برای شکسته شدن نیست.!
دوست داشتن بعضیا مث سلولای سرطانی میمونه، نمیفهمی نمیفهمی یهو به خودت میای میبینی آروم آروم کل وجودتو گرفته
اگ دوسش داری همین الان بهش بگو یا هر جور دیگ بهش بفهمون شاید فردا دیر بشه برای گفتنش
از هیچ کار کودکی ام پشیمان نیستم جز اینکه ارزو داشتم بزرگ شوم…
برای کسی که برات جنگیده ، نجنگی تا آخر عمر سرباز فراری میشی...!
وای بر تلخیِ فرجامِ رعیت پسری که بخواهد دلی از دخترِ یک خان ببرد!
گلابی کیست؟ کسی که سه ساعت براش درد و دل میکنی آخرش میگه: چی بگم والله،باز خودت بهتر میدونی
هر انسانی عطری خاص دارد گاهی برخی عجیب بوی خدا میدهند مثل *مادر* تولدت مبارک زندگیم
خدایا…! اندکی نفهمی عطا کن که راحت زندگی کنیم! مردیم از بس فهمیدیم و به روی خودمون نیاوردیم…!
آدم های کنارم مثل جُمعه می مانند معلوم نمیکند “فرد” هستند یا ” زوج” … پُر از ابهامند…
توی مارپله ی زندگی ، مهره نباش که هر چی گفتن بگی باشه …! تاس باش که هر چی گفتی بگن باشه !
برهنه می آئیم برهنه می بوسیم برهنه می میریم با این همه عریانی هنوز قلب هیچکس پیدا نیست . . .
آدمای دنیای من فعل هایی را صرف میکنند که برایشان صرف داشته باشد!
دلم بچگی میخواهد ! جلوی کدام مغازه پا بکوبم تا برایم آرامش بخرند ؟
چقدر سخت است، که لبریز باشی از “ گفتن ” ولی ….. در هیچ سویت محرمی نباشد
. اینجا جاییست که . . . عشقبازی نمی کنند با هم . . . با هم با عشق بازی میکنند . . . !
اجازه خدا ؟ میشه ورقه مو بدم ؟ میدونم وقت امتحان تموم نشده! ولی خسته شدم…
به سلامتی اونایی که هزارتا خاطرخواه دارن ولی دلشون گیرِ یه بی معرفته !
قیافه ام تابلو شده بود ! گفتن : چی میکشی ؟ گفتم : زجر ! گفتن : نه یعنی چی مصرف میکنی ؟ گفتم : زندگی … !