متن ranaebrahimifard
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ranaebrahimifard
حرف ها که تمامی ندارد
در جاده ای پر از گل و گیاه
تو باشی و نگاه هایم ...
تو باشی و حس آرامشی بی انتها
تو باشی و یک عالمه حرف های خوب ...
حال خوب ...
تو باشی و دست هایت
که از آسمان برایم آفتاب می چینی...
صبر هیچ کس را به امتحان نکشید
صبر ایوب ها هم در یک شب تمام می شود
آدم صبور هم روزی می رود
روزی از تمام داشته هایش دست می کشد
و میل سفر می کند
سفری که خودش باشد و دلش
خودش باشد و فریادش
خودش باشد و گودالی...
آخرین بودن ؛ بهتر است
در دنیایی که بعد از اولین ها ...
قطار ، قطار پشت سرش می آیند
اولین عشق ...
اولین نگاه ...
اولین حرف ...
رعنا ابراهیمی فرد
صدای قدم هایت خوب است
صدای آمدنت
صدای بودن های مکرر
صدای عشق ...
تو تنهاترین واژه
تو تنهاترین یار ...
صدای قدم هایت راقاب خواهم گرفت
رعنا ابراهیمی فرد
یک جفت پرنده ی عاشق
کنار پنجره ای در خیابان
کز کرده اند در سکوت رنگارنگ پائیز
خنک هوایی ست که می وزد
و خیابانی که انتظار تو را می کشد
رعنا ابراهیمی فرد
از درون خودت می توانی حال دیگران را بفهمی
وقتی در پسِ لبخندی که میزنی دردی پنهان داری
وقتی بلند میخندی ...
اما خاطره ای تو را به نوشیدن قهوه ای تلخ دعوت میکند
وقتی گوشه ای آرام نشسته ای.. .
آنهایی که تو را می بینند فکر می کنند...
کم آوردن بزرگترین فاجعه تاریخ است
ای کاش کلمه ی سحر آسایی بود
نجات می داد همه را
از درون خستگی های جنون آورشان
کاش در پس پرده ی جهان هرکسی معجزه ای رخ می داد
سیلی می آمد و می برد غم و غصه هاشان را
کاش صدای مهربانی...