اگر روزی پرسند، تنهایی را شرح بده اینگونه خواهم گفت که تنهایی، دیاری آشوب زده است. در آن سرزمین نشاط در نزاع به سر می برد و هیچ گاه از جنگ خسته نمی شود. همان عارضه ای که به جان آدمی می افتد و آن را از پای درمی آورد.
تنهایی، دردی بسیار است. همچون باتلاق، اگر ادامه بیابد هرکسی که مبتلا به آن شود در عماق خود هلاک می کند و نمی گذارد رنگ خشنودی را ببینی. گویا مذابی جان سوز باشد، تمام وجودت را به آتش می کشد و می سوزاند.
تنهایی اگر از گذشته بماند، دردیست که التیام نمی یابد و استوار، در ذهن و تن انسان جراحت باقی می گذارد. تنهایی چنان آفت جانی است که همتایش نمی شود پیدا نمود. وای بر آنان که با تنهایی خوی گرفته اند!
ZibaMatn.IR