چشمانش را که باز کرد، یادش آمد که باید غم گین باشد. به این فکر می کرد که زندگی اش بدون غم، مانند غذایی است بی نمک. سپس خواست که باقی روزش را در غم حل شود. ZibaMatn.IR
عکس نوشته داستانک چشمانش را که باز کرد یادش آ...