به باغ عشق که آمد، نسیم حاصل ما شد
نسیم صبح بهاری، صفای محفل ما شد
چو باده ای که به جانم شراب شادی داد
نگاه گرم تو بر دل، دلیل کامل ما شد
به هر کجا که نگاهی زدی ز مهر و وفا
چراغ راه دل و دیده ی این سائل ما شد
به هر نسیم که آمد ز کوی یار دلم
هوای عشق تو بر دل، نوای نازل ما شد
چو شمع در شب تاریک، فروغ جانم تو
به هر غمی که رسیدی، امید و عامل ما شد
به هر ترانه که خواندم ز عشق و مهر تو باز
صدای دلکش تو، نغمه ی قائل ما شد
به هر سحر که زدی بر افق طلوع امید
سپیده دم به نگاهت، طلوع حاصل ما شد
تو ماه مجلس عشقی و شوق جان منی
که هر کجا سخنت بود، دلبر و قافل ما شد
به هر غروب که خورشید ز آسمان می رفت
تو روشنی و فروغی، به شام محفل ما شد
به هر دلی که ز عشقت نصیب شادی یافت
تو آن امید و نویدی که عشق واصل ما شد
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR