دوباره از تو سرودم نگو که بیزاری
از این نوشتن گل واژه های تکراری
تمام ، حرف دل است اینکه با تو می گویم
به حُرمَت قلمم دل بده به اقراری
خیال و واژه ی شعری ردیف حال منی
قسم به جان غزل حس وحال اشعاری
اگر چه خواب پریشان هرشبم هستی
هوای تازه ی صبحی نشاط دیداری
تو نوبرانه ی فصل ترنج و بابونه
و چشم پنجره ای باز سوی دیواری
بهار را به نگاه تو میزنم پیوند
که مثل جام شقایق به بزم گلزاری
گذشتم ازسرجان عاشقانه وای کاش
تو هم بمن دل خود صادقانه بسپاری
به عشق تو همه جا اعتراف خواهم کرد
به این امید بگویی که دوستم داری
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
ZibaMatn.IR