سرو سیمین ساق سودایی سمن سا س...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن مهدی غلامعلی شاهی
- سرو سیمین ساق سودایی سمن سا س...
                        سرو سیمین ساق سودایی، سمن سا سر کشید  
شور شیدایی شرابش، شعله در ساغر کشید  
مهر مه رویان مرا مجنون و مدهوش می کند  
ناز نوشین نگارم، نقش بر خاطر کشید  
لعل لب لبریز لطف، لاله گون لبخند زد  
گل گلستان گشت و گیسو، گرد گل چنبر کشید  
چشم چالاکش چو چشمه، چرخ را چون چرخ کرد  
دل دلیرانه دوید و، دست بر خنجر کشید  
زلف زنجیری زمانی، زیر و رو زد زندگی  
عقل عاجز عاقبت، عزلت به دفتر برکشید  
باده ی بزم بهاران، بی خودی بخشید و باز  
ساقی سرمست، ساغر سوی ساغر برکشید  
کام کی کاهد کمند کاکل کج گوشه اش  
تا تماشای تنش، تن تاب بی بر برکشید  
غنچه ی گلزار غم، گل گون گریبان می درد  
بس که بلبل بی نوا، بانگ غم از بر برکشید  
یار یک رنگم یگانه، یاد یارانش نکرد  
وه چه وحشت، ورطه ی ویرانی از سر برکشید  
حسن حیران کننده اش، هر دم هویدا می شود  
تا که تصویر تنش، تحسین تماشاگر کشید  
مهدی غلامعلی شاهی
                    
