هر صبح،
روحم چنان گنجشکی به پرواز در می آید و
پیش از آنکه تو از خواب برخیزی
لبِ پنجره ی اتاقت می نشیند.
آرام و آهسته و سبک بال چند مرتبه
به شیشه نوک می کوبد.
آه...
هیچ وقت،
تو پرده را کنار نمی زنی...
شعر: صالح بیچار
ترجمه: زانا کوردستانی
ZibaMatn.IR