ساقی دلداده می باید شراب دل فریب
آتشین باید همی سوزد کباب دل فریب
در حریم ما ندارد شمع بی فانوس نور
شاهد بی پرده می سوزد نقاب دل فریب
تیشه ای در کار هستی می کنم چون کوه کن
چند دارم در پس کوه آفتاب دل فریب
عالمی را آه دردآلود من دیوانه کرد
هیچ کافر نشنود بوی کباب دل فریب
از کمند رشته عمر ابد سر می کشید
خضر اگر می یافت ذوق پیچ و تاب دل فریب
هر که را در مغز پیچیده است بوی عقل خام
می شناسد اندکی قدر گلاب دل فریب
هر کسی را هست در دل قبله گاهی از یقین
برگزیدم از دو عالم من جناب دل فریب
در ره عشق است پنهان رازهایی بس عمیق
می کشد دل را به سوی انقلاب دل فریب
چون صدف هر قطره ای دریاست در این بحر عشق
می فشاند قطره ای بر آفتاب دل فریب
هر که در این راه گم شد، یافت خود را در نهایت
می نهد بر جان و دل، این انتخاب دل فریب
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR