نگاهت آتش عشقی به جانم می...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن مهدی غلامعلی شاهی
- نگاهت آتش عشقی به جانم می...
نگاهت آتش عشقی به جانم میکشد هر شب
مرا در شعلههای امتحانم میکشد هر شب
چو پروانه به گرد شمع رویت میزنم پر را
غم هجران تو تا آسمانم میکشد هر شب
نشسته در کمین چشم مستت همچو صیادی
به تیر غمزه سوی آشیانم میکشد هر شب
به باغ دل نشاندم لالهای از داغ عشق تو
که بوی خون ز باغ ارغوانم میکشد هر شب
چو نی از درد هجرت نالهها سر میدهم تنها
نوای عشق در نینی زبانم میکشد هر شب
شراب وصل را در جام چشمت دیدهام ساقی
خمار هجر تا مرز جنانم میکشد هر شب
به دریای غمت گوهر شدم از اشک چشمانم
صدفوار موج درد و غمانم میکشد هر شب
چو مجنون در بیابان جنون سرگشته میگردم
جنون عشق سوی دشت و کانم میکشد هر شب
به زنجیر سر زلفت اسیرم همچو دیوانه
پریشانی به سوی این و آنم میکشد هر شب
نشان از بینشانی میبرد این عشق سودایی
به وادیهای بینام و نشانم میکشد هر شب