نام غزل: در دلم هستی
در دلم هستی و هستم ناشناسی در دلت
نیست او دائم کنارت می کند روزی ولت
تو نداری منزلت هرگز کنارش تا ابد
مثل من تنها و بی کس می شوی در منزلت
روی برگشتن نداری آن زمان در پیش من
نیست نفرینم که هستی تا کمر در مشکلت
من زیادی عاشقت بودم چنین شد نازنین
نازنینم این همه عشقم ندارد قابلت
من گرفتم درس سختی از تو تا پایان عمر
تا که شاگردی نمونه گشته ام در محفلت
مجید محمدی(تنها)
ZibaMatn.IR