سکوت ما گنه کاری است خیانت...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

سکوتِ ما گنه‌کاری است، خیانت با زبان سرد
در آتش نگاهِ او، دل از اندوه می‌لرزد
صدای گریه ی یک طفل، چه آتش‌ها که افروخت
خدایا بر سر او هم، پناهی نیست، اگر دردی‌ست
کجاست آن عدالت‌ها؟ کجاست آغوش ایمن؟
که دستانش به لرز افتاد، دلش زخمی ز بی‌درکیست
نگاهش سینه را سوزد، صدایش درد می‌ریزد
غبارِ غم نشست این‌جا زفریاد بی صدا
به زیر آسمانی خون، غم از دیوار می‌بارد
لبان کودک غزه، سکوتی تلخ می‌کارد
نه دستی هست تا گیرد، نه چشمی مانده ز بیدار
فقط باروت و آتش‌ها، میان خوابِ دیوار است
به جای لالایی شب‌ها، صدای موشک و فریاد
و جای خنده‌ی معصوم، صدای ناله‌ی بیداد
کفن بر دوش، عروسک‌ها، به خون‌آغشته و خاموش
کجاست آن وعده‌های صلح؟ کجاست آن امیدِ نوش؟
اگر انسان هنوز اینجاست، اگر دل مانده در سینه
چرا خاموش و بی‌حس شد؟ چرا پژمرد آیینه؟
جهان! ای ساکت بی‌درد! به خوابِ راحتت خوش باد
ولی کودک هنوز آنجاست، ولی آتش هنوزش شاد
به زیر آوارِ بی‌رحمی، صدا گم می‌شود هر شب
شکسته قلب کوچک‌ها، درونِ سنگ‌های تب
نه خورشیدی به فرداها، نه شادی بر لب مادر
دلش را غم می‌سوزد، نگاهش مات و بی‌ یاور
زمین از خشم می‌لرزد، هوا بوی جنون دارد
در آنجا، عشق هم انگار، نشانی از سکون دارد
جهان درگیر نسیانیست، به عمق خواب و بی‌مهری
کسی بر زخم آن کودک، نمی بیند بی مهری
چه بسیارند لب‌هایی، پر از فریاد و خاموشی
و دست‌هایی که می‌جنگند، به اسم صلح و بی‌هوشی
اگر در سینه دل داری، اگر انسان شدی روزی
ببین چشمان آن کودک، که می‌سوزد، هنوز این‌جا

عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR
عطیه چک نژادیان
ارسال شده توسط
ارسال متن