نقیض یار مومن باز عبودم را...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

نقیض یار مومن باز، عبودم را فنایش داد
که سرو قد فراز آورد خشوع مو خضوعش داد
محبت بیشمار از او به اخمی از هلال ابرو
از ان چشمان مخموری که که ردی بر دوایش داد
به یک دم کافرش گردم به عشوه میشوم عابد
چنین داردمرا درمشت که صیادی شکارش داد
ترش گردد به شیرینی به قند‍ِ دل شرنگین است
شکر ریز سمرقندی ز سرکه انگبین اش داد
به زلف انگور میریزد درون خمره تخمیر
چگونه‌ پیچ وتابش داد و ابروی کمینش داد
کنون در خویش ام از کاوش که شاید ادمی این است
به نام پویا و در جلوه،سکوت، حکم گلویش داد

پویا شارقی بروجنی
ZibaMatn.IR
شازده کوچولو
ارسال شده توسط
ارسال متن