دیشب وسط یه خستگی کش دار...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن نوشته های باران کریمی آرپناهی
- دیشب وسط یه خستگی کش دار...
دیشب... وسط یه خستگی کشدار که حتی خواب هم نمیتونست قانعش کنه، با خودم فکر کردم... شاید ما آدما یه جایی، یه گوشهی ناپیدا، تصمیم گرفتیم خودمونو قایم کنیم. پشت لبخندای جمع و جور، پشت کپشنهای قشنگ، پشت نقشهایی که حتی خودمون گاهی باهاش اخت شدیم.
راستش بعضی وقتا از حجم این همه سکوتی که بین من و خودم کش میاد، میترسم. یه ترس آروم... بیسر و صدا... که میخوره به جون واژههام، قلمم، خوابم... و هیچی نمیمونه جز یه نویسنده با دفترهای پر از نقطهچین و تردید.
میدونی چیه؟ ما قهرمانهای قصههامون نیستیم. ما فقط داریم نقش میسازیم. نقش قوی، نقش مستقل، نقش نویسندهای که همیشه جواب داره. ولی تهش... یه مشت سوال بیجواب ازمون جا میمونه.
اگه تو هم یه جایی تو مسیرت موندهای و نمیدونی قدم بعدی کجاست... اگه حس میکنی توی یه اتاق تاریک نشستی و چراغا یکییکی خاموش شدن... بیا این پستو بخون، آروم... و بدون... تو تنها نیستی. ما همه یهجوری داریم برای موندن، خودمونو قانع میکنیم. با عکسای رنگی، با لبخندای نصفهنیمه، با جملات قشنگی که ته دلمون میدونیم یه چیزی کمه.
من اینجا ننشستم که بگم چی درسته یا چجوری خوب میشی... فقط اومدم بگم: کامل بودن، یه نقاشی خستهکنندهست. بینقص بودن، یه دروغ قشنگه که دیگه باورش نکردم.
بیا یه بار، فقط یه بار... بیفیلتر، بیادیت، بینقاب... خودتو ببین. و اگه دلت خواست، اینجا زیر همین پست... صداشو بهم برسون.
من شنوندهام. بیداوری. بینقاب. بیتعریف.
تفسیر با هوش مصنوعی
نویسنده در این متن به احساس پوچی و نقش بازی کردن افراد در زندگی روزمره اشاره میکند. خستگی، ترس از سکوت درونی، و سوالات بیپاسخ، احساسات مشترک بسیاری هستند. او از خوانندگان دعوت میکند تا خود واقعیشان را بپذیرند و بدون قضاوت، احساساتشان را با او به اشتراک بگذارند. کامل بودن و بینقص بودن را دروغ میداند و به دنبال پذیرش نقصهاست.