خیابانی که من دارم به قربان...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

خیابانی که من دارم

به قربان نگاهش جان ارزانی که من دارم
غبار زیر پایش طاق ایوانی که من دارم

اگر چه ماجرای خویشتن را مو به مو گفتم
نمایان بوده از حال پریشانی که من دارم

گمان دارم که تا روز ابد همواره می سوزد
تبی دیرینه در اشعار هذیانی که من دارم

برای سرنوشت از روزگاری رفته جنگیدم
عیانست آنچه را از داغ پیشانیکه من دارم

تصور کن که راه و چاه رفتن را نمی دانی
امان از نقطه ی آغاز و پایانی که من دارم

بهشت و دوزخی بازیچه تردید و تدبیر است
مکافات است بین کفر و ایمانی که من دارم 

به یغما رفته ی تقدیر شوم نامرادی هاست
تمام لحظه های نابسامانی که من دارم

زمانی که شرنگش را به کام هر که می ریزد 
نمی ماند به زیر دین تاوانی که من دارم

چه می فهمد گلی که سر به اوج آسمان دارد
غم آلاله ی سر در گریبانی که من دارم

اگر چه با فصول سرخوشی ها آشتی کردم
بهاری مانده آیا با زمستانی که من دارم؟!

برو همراه رود و عازم پهنای دریا شو
چه دارد حاصلی در زیر بارانی که من دارم!

اگر دردانه جایی مثل آغوش صدف دارد
چه جائی دارد آن ریگ بیابانیکه من دارم؟!

تو هم در شهر خوبیها اگر ساکن شدی روزی
قدم کی می گذاری در خیابانی که من دارم؟

 

ZibaMatn.IR
ارسال متن