خدایا شکر از دل و جان...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

خدایا، شکر از دل و جان می‌کنم بلند
کز مهرِ تو، پدر شده آرام جان من
در بین این هجومِ غم و تیرگیِ خاک
او روشنیست، شمعِ شبِ بی‌زمان من
وقتی که خسته‌ام ز جهان و زمانه‌اش
با نام او، شکفته شود باغ جان من
نه سایه‌ست تنها، نه چون شانه‌ای خموش
او هم‌نفس‌ترین رفیقِ نهان من
وقتی زمین شکست و زمان سرد شد مرا
گرمای دست اوست پناهِ جهان من
تنها نمی‌گذاردم و می‌ماند ای خدا
در سخت‌ترین مسیر، چراغِ روان من
وقتی که هیچ‌کس نشنید از دلِ خسته‌ ام
او بود و چشم داشت به اشکِ نهان من
دنیای بی‌خبر، به غمم بی خبر
اما پدر، همیشه کنارِ فغان من
او مرهمیست، سایه‌ای از لطفِ بی‌کران
در خستگی، رفیق‌ترین در جهان من
در شلوغیِ جهان، جز با پدر نروم
با اوست گردش دل و گشتِ نهان من
من عاشقِ سکوت و تنهایی‌ام ولی—
او تکه‌ای‌ست ز قلبِ بی‌کَران من
با او قدم زدن، خودش نوعی عبادت است
چون عطرِ ربّ دارد، تمامِ زمان من
ای رب، هزار مرتبه شکر از برای او
کز سایه‌اش نسیم شدی بر روان من

عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR
عطیه چک نژادیان
ارسال شده توسط

تفسیر با هوش مصنوعی

این شعر، سپاس بی‌کرانی است از خداوند برای پدری مهربان که در سختی‌ها و تنهایی‌ها، آرامش، پناه و همدم شاعر بوده است. پدر، نور امید در تاریکی‌ها و مرهمی بر زخم‌های روح شاعر است؛ وجودش عبادت و آرامشی وصف‌ناپذیر برای او به ارمغان می‌آورد.

ارسال متن