چه خوب می فهمم راز این...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن نوشته های بهزاد غدیری
- چه خوب می فهمم راز این...
چه خوب میفهمم راز این لبخندها را...
این خندههایی که نه از شادی،
بلکه از عادتِ به ادامه دادناند.
سایه اگر بر شانهات خانه کرده،
یقین بدان که نوری هم، بیصدا، از تو عبور کرده است…
سایه، بیحضور نور، معنایی ندارد.
اگر هنوز از دل خاکستر، آفتاب را میجویی،
یعنی قلبت هنوز گرم است،
یعنی هنوز جایی درونت، روشن مانده،
هرچند خاموش و بیصدا.
و من با تمام احترام،
به قامتِ زنی که تنهایی را میشناسد،
اما تسلیمش نمیشود،
مینویسم:
تو خود آفتابی…
و هیچ سایهای، توان خاموش کردنت را ندارد.
تفسیر با هوش مصنوعی
این متن، همدلی شاعرانه با زنی است که لبخندهایش از سر عادت و پنهان کردن رنج است. شاعر با اشاره به حضور همزمان سایه و نور، امید را حتی در تاریکترین شرایط میبیند. او باور دارد که جستجوی آفتاب در دل خاکستر، نشانهی گرمای باقیمانده در دل و قدرت زن برای غلبه بر تنهایی است. در نهایت، شاعر به قدرت درونی و پایداری او ادای احترام میکند.