پدر در سایه ی خاطره ها...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن نوشته های ساناز ابراهیمی فرد
- پدر در سایه ی خاطره ها...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
پدر
در سایهی خاطرهها،
تو، بلندای کوه، در منی —
صدای چکش بر سنگِ بودنم.
رفتنت،
نه پایانِ تو بود،
که آغازِ باران بر بام دلم شد.
بوی خاک پس از باران،
صدای کفشها در راهپله،
نور کجِ عصر بر قاب قدیمی —
همه هنوز،
تو را زمزمه میکنند.
پدر،
تو استعارهی صبر بودی
و من،
کنایهی بیتابی.
ساناز ابراهیمی فرد
ZibaMatn.IR
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر، یاد پدر را گرامی میدارد. پدر، مانند کوهی بلند و استوار در خاطرهها جاودانه است. رفتن او نه پایان، بلکه آغازی برای دلتنگی و بارش اشک بود. همه چیز، از بوی خاک تا نور عصر، یاد او را زنده نگه میدارد. پدر، نماد صبر بود و شاعر، نماد بیتابی در نبود او.