در آخرین دیدار تو رفتی و...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

در آخرین دیدار،
تو رفتی...
و من،
در سکوت نگاهت،
جا ماندم.

باد،
موهایت را به رقص درآورد،
و من،
با هر موج،
دریاتر شدم.

تو گفتی:
«باید بروم...»
و من،
نگفتم:
«بمان...»

فقط نگاهت را قاب گرفتم،
در قاب دل،
در قاب خاطره،
در قاب همیشه.

و حالا،
هر شب،
با صدای قدم‌هایت،
می‌خوابم...
و با خیال آغوشت،
بیدار می‌شوم.

آخرین دیدارمان،
اولین فصل دلتنگی بود...

ساناز ابراهیمی فرد
ZibaMatn.IR
art.saniebra@
ارسال شده توسط
ارسال متن