خزان عشق خزان عشق تو...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن نوشته های ساناز ابراهیمی فرد
- خزان عشق خزان عشق تو...
"خزان عشق"
خزان عشق تو ، خاموش نیست
آتشی است که زیر خاکستر، هنوز زبانه میکشد....
برگهای افتاده، از یاد نمیروند
هر رگهی طلاییشان، حکایتی از روزهاییست که نسیمِ عشق، آنها را به رقص درآورد.
باد اگر نامههای دلدادگی را با خود برد
آیا نمیبینی که هر شاخهی برهنه، هنوز زمزمهای از نام تو دارد؟
دلتنگی، سوزی دارد، اما خاک سرد نیست
میدانی چرا؟
زیرا هر برگِ خشکشده، در دلِ زمین نهفته،
و در فصلِ بیخبری
ریشهی عشق، هنوز نفس میکشد.
این خزان، پایان نیست.
بلکه زمینیست که خواب میبیند،
و در رؤیای خود، جوانهای در راه دارد...
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر، خزان عشق را نه پایان، که زمستانی موقت میداند. گرچه ظاهراً سرد و خاموش است، اما آتش عشق در درون پنهان است. برگهای افتاده، یادآور خاطرات شیرین گذشتهاند و ریشههای عشق همچنان در زمین نهفته و زندهاند. این خزان، نوید بهاری دیگر و تولد دوباره عشق را میدهد.