آتشی در سینه دارم شور پنهانی...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

آتشی در سینه دارم، شورِ پنهانی ببین
قصه‌ای از جنسِ دل، با چشمِ بارانی ببین

شبنمِ غم بر رخِ گل، نقشِ حیرانی کشید
رنجِ هستی را در این، دورِ گرانجانی ببین

عقل، بازیچه به دستِ عشق شد، ای بی‌خبر
سوزِ دل را در تبِ این، دردِ بی‌درمانی ببین

مرغِ جان در قفسِ تن، ناله سر داده مدام
این اسارت را در این، بزمِ پریشانی ببین

خاکِ ما آغشته با، خونِ سیاووشان شده
داغِ سهراب از زمین، تا اوجِ کیوانی ببین

ساغرِ هستی تهی شد، از شرابِ زندگی
خُم شکست و مستی‌اش، در حالِ ویرانی ببین

آینه، تصویرِ دردی، بی‌پایان می‌دهد
خویش را در چهره‌ی، این رنجِ انسانی ببین

باد، پیغامِ فنا از، دشت می‌آرد به گوش
فصلِ آخر را در این، کوچِ زمستانی ببین

نغمه‌ی بلبل، نوایِ، مرگ می‌خواند به باغ
گریه‌ی گل را به حالِ، این پریشانی ببین

در سکوتِ مرگ‌بارِ، این جهانِ بی‌ثبات
رازِ هستی را در این، لحظه‌ی پایانی ببین

مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR
مهدی غلامعلیشاهی
ارسال شده توسط
ارسال متن