آتش بر میراث سبز درختان ایستاده...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار علیرضا فاتح
- آتش بر میراث سبز درختان ایستاده...
«آتش بر میراثِ سبز»
درختان،
ایستاده در شعله،
فریادشان
در مهِ شمال گم شد.
پرنده،
خانهاش خاکستر،
به دودی بیپایان پناه برد.
رود،
آینهی اندوه شد،
و سنگ،
گریهی خاموشِ زمین را
به دوش کشید.
ای جنگلِ کهن،
با ریشههای چهلمیلیونساله،
چه دستی
این زخم را بر تنِ سبزت نوشت؟
غم،
چون بارانِ بیپایان،
بر دلِ ما میبارد،
و تو،
با چشمانِ سوخته،
هنوز
به امیدِ فردا
ایستادهای.
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر تصویری از نابودی یک جنگل کهن را به نمایش میگذارد. درختان در آتش میسوزند، پرندگان آواره میشوند و رودخانه غمگین است. پرسشی مطرح میشود که چه کسی این فاجعه را رقم زده است. با وجود این ویرانی، امید به بازسازی و فردایی بهتر همچنان در دل جنگل سوخته زنده است.