ز باد فتنه پاییز و جور...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار غزل قدیمی
- ز باد فتنه پاییز و جور...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
ز بادِ فتنهٔ پاییز و جورِ چرخِ دون بنگر که آن برگِ زراندودش، فتاده واژگون بنگر
به راهی تیره و خاموش، در آغوشِ نمناکش گرفته منزل آخر، غریب و خاکسار، بنگر
فلک گویی که میگرید به حالِ زارِ مسکینش که باران ریخت بر رویش، سرشک از آسمان بنگر
رخی کز سیلی سرما، به سرخی میزند رنگش درونِ چالهٔ آبی، چو نقشِ در میان بنگر
کجا شد آنهمه نخوت، که بر شاخِ بلندش بود؟ حبابِ روی آب است این، جهانِ گذران بنگر
غزل قدیمی
ZibaMatn.IR