حکم این شهر برایم قفسی تاریک...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار رقیه کریمی
- حکم این شهر برایم قفسی تاریک...
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
حکم این شهر برایم قفسی تاریک است
مرز دلتنگی من مثل پلی باریک است
حس پرواز مرا بال و پری شاد نکرد
دل ویران مرا یاد کسی آباد نکرد
در دل آشوبی من ثانیه ها تقدیرند
اشک هایم گله ای نیست که بی تقصیرند
دلم از شلوغی شهر شما می گیرد
مثل آن غروب جمعه ای که پا می گیرد
او به تنهایی من هیچ کمی فکر نکرد
لحظه ای با دل بی مرهم من سر نکرد
دست من نیست که این گونه بی رحم شدم
من به اندازه خوبی خودم زخم شدم
عاقبت مهر کسی قلب مرا گرم نکرد
او که در کشتن دل نیز کمی شرم نکرد
حجمی از زخم دراین سینه تلنبار شده است
دست من نیست که این دل خودآزارشده است
با خیال تو ز هر شب که از خواب پرید
تشنه ای بود که در بادیه ای آب ندید
گره بخت مرا دست فلک باز نکرد
سرنوشتی به جز غم که آغاز نکرد
رقیه کریمی (رها)
ZibaMatn.IR