دل چو نیلوفر به مرداب غم...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
دل چو نیلوفر به مرداب غم افتاد مرا
بی نصیب از چشمه سار کرم افتاد مرا
در شب یلدا دلم چون شمع سوزان می شود
آتش هجران به جان دم به دم افتاد مرا
چون درخت خشک در صحرا ندارم سایه ای
بی پناهی بین، چه بی محرم افتاد مرا
درد خاموشی مرا از خود جدا کرده چنان
کز زبان شکوه هم دیگر رم افتاد مرا
چون گدایان چشم دارم بر در میخانه ها
باده نابی کز سبویش کم افتاد مرا
آتش عشقت چنان در جان من افتاده است
کز همه شادی جهان باز هم افتاد مرا
در میان خاکدان آرزوهای محال
بخت چون خاکستری مبهم افتاد مرا
چون قناری در قفس، نغمه ز لب افتاده است
از جفای روزگار این غم افتاد مرا
درد دوری تو چون زهری به کامم می چکد
تلخ کامی بین که از هر سم افتاد مرا
چون گلی پژمرده در فصل خزان بی رنگ شد
این دل افسرده هم از عالم افتاد مرا
