دل به سودای تو بستیم چه...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن اشعار مهدی غلامعلی شاهی
- دل به سودای تو بستیم چه...
دل به سودای تو بستیم چه تدبیر کنیم
چون ز خود رفته و مستیم چه تدبیر کنیم
باغبان رفت و خزان آمد و گل پژمرده
بی گل و لاله شکستیم چه تدبیر کنیم
آتش عشق تو افتاده به جان و دل ما
شعله ور گشته و هستیم چه تدبیر کنیم
همچو مجنون به بیابان غمت سرگردان
در پی لیلی نشستیم چه تدبیر کنیم
از غم هجر تو بیمار و پریشان حالیم
در غم دوری تو خستیم چه تدبیر کنیم
در شب تار فراقت شده ام گم ای دوست
نور امید ز تو جستیم چه تدبیر کنیم
دل گرفتار کمند خم ابروی تو شد
ز غم دوری تو رستیم چه تدبیر کنیم
باده نوشیم ز جام لب لعلت هر دم
از غم عالم گسستیم چه تدبیر کنیم
درد هجران تو برده ز تن تاب و توان
بی تو ما اینگونه هستیم چه تدبیر کنیم
در هوای تو نفس میکشم ای جان جهان
عهد با عشق تو بستیم چه تدبیر کنیم