لحظه ی دیدنت انگار که یک حادثه...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
4.5 امتیاز از 319 رای

لحظه ی دیدنت انگار که یک حادثه بود

حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت



سیب را چیدم و در دلهره ی دستانم

سیب را دید!! ..ولی دلهره را دوست نداشت



تا سه بس بود که بشمارد و در دام افتد

گفت یک..گفت دو ..افسوس سه را دوست نداشت



من تو خط موازی ؟..نرسیدن..؟ هرگز

دلم این قاعده ی هندسه را دوست نداشت



درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که

از همان کودکیش مدرسه را دوست نداشت

ZibaMatn.IR
ارسال متن