صبح این ثانیه ی مبهم ِ مهر
دست در دست نسیم
شهرک سادگی گمشده را می طلبد
من و این صبح لطیف
در میان این دشت
در پی ِ یک فریاد
روی یک پله ای از جنس بلور
دفتر خاطره را برگ زدیم
واژگانی زیبا
در دل ِ سبز ترین
صفحه ی این دفتر ناب
در میان ِ صدها رنگ و ریا
محصورند
شاید این صبح لطیف
سبدی عاطفه و مهر و صفا می خواهد.
ZibaMatn.IR