دستای تو یعنی پناه یعنی یه تیکه از بهشت
میشه با یه لبخند تو حافظ شد و غزل نوشت
چشم تو امضای خداس ، تنت یه سرزمین نو
حالا می فهمم که چرا سفر می رفت مارکوپولو
حالا می فهمم واسه چی یک دفعه عاشقت شدم
دیدم چقدر میشناسمت درس مثه خودِ خودم
منم که عاشقتم ، منم که عاشقتم ، منم که عاشقتم
به باغ اینه قسم ، قسم به نبض قلم ، منم که عاشقتم
گیس تو دریای سیاه ، پیچک پیچیده به ماه
لب تو کهربای سرخ ، هستی من یه پر کاه
آتیش چهارشنبه سوری تو شب چشمات روشنه
گرفتن دستای تو دلیل زنده بودنه
آغوشتو وا کن که این دنیا فراموشم بشه
تو این فراموشی میخوام جا خوش کنم تا همیشه
منم که عاشقتم ، منم که عاشقتم ، منم که عاشقتم
به باغ اینه قسم ، قسم به نبض قلم ، منم که عاشقتم
ZibaMatn.IR