شبانه گام می نهم به راه
جاده در میانِ مِه
دشت، گوش بر ندای آسمان
ستاره ها به گفتگو
وَه ... که آسمان چه پرشکوه و دلکش است
زمینِ سبز
خواب رفته در تلألویی غریب ...
من چه خواستم از زمان؟
جز که روحِ زندگی بتابد و
سازِ دلنشینِ عشق
گاه گاه به گوش آید و
ماه، بر بلوطِ پیر
بر فرازِ باغچه
چون نسیمِ شب
خانه سازد و
نور پراکَنَد
ZibaMatn.IR