معمولا ناکامی های درمان به خشم های جا به جا شده و فرافکنی های خنثی نشده ی مراجع نسبت به افراد زندگی اش برمیگردد، که بر روی درمانگر خالی میشود.
هر فردی در درمان اگر بتواند به نوعی رابطه ی صمیمانه اش را با درمانگرش نگه دارد، رابطه های خارج از درمانش هم از پراکنندگی و آسیب پذیری دورتر میشوند.
چون نگه داشتن صمیمیت یک مهارت است.
مهارت مهارِ خشم و تبدیل آن به کلمات و جملات سالم بدون حمله و تخریب و بی ارزش سازی و یا قهر و سکوتِ کودکانه.
مهارتِ ابراز غم بدون درماندگی و سکوت و در خود فرو رفتن.
مهارت ابراز دوست داشتن بدون کادو خریدن و توقعِ رابطه صمیمانه ی بیشتری از درمانگر داشتن مثلا معاشرت خارج از درمان و غیره.
مهارت ابراز ترس بدون ترک کردن و بدبین شدن نسبت به درمان.
مهارت ابراز احساس گناه بدون سرزنش و تنبیه و خجالت.
وقتی ما در رابطه ی درمانی میآموزیم که چطور هم احساساتمان را ببینیم و هم آنها را درست ابراز کنیم، صبرِ سالم و واکنش های سالممان هم نسبت به احساساتمان خارج از درمان هم بیشتر میشود.
و همیشه این را به خاطر داشته باشیم،
خشمگین شدن از درمانگر یک نقطه عطف است در درمان.
ZibaMatn.IR